شادیساشادیسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچک ما شادیسا

دو ساله ی شیرین من

شادیسای شیرین زبونمممممم این که بگم این روزها یه دختر کوچولوی باهوش و دقیق، تمام حرفها و حرکاتمون رو تقلید میکنه و در کسری از ثانیه بهمون تحویل میده اصلا اغراق نکردم.     ماشالله انقدر سیر پیشرفتت ، سریع و باور نکردنی بوده و از طرفی منم دو ماهی میشه که وبلاگت رو ننوشتم ... بخاطر همین گفتن همش سخته :   بقیه در ادامه مطلب : * شادیسا جونم بیشتر کتاب شعرهاش رو حفظه... حتی یه صفحه از کتاب می می نی رو که تقریبا دوازده خط شعره با زبون شیرین خودش از حفظ میخونه * بیشتر رنگها رو کاملا درست و به جا میشناسه و میگه : آبی - زرد- قرمز - سبز - قهوه ای - صورتی - سیاه یا مشکی - نارنجی * یه چیز بامزه دی...
15 شهريور 1393

شادیسا جونم دو سالگیت مبارک

شیرین ترین هدیه خدا ، دو سالگیت مبارککککککککککککک .... شادیسا جونم بذار اول از همه یه اعترافی کنم... قبلاً فکر می کردم وقتی میگن یه بچه دو سالشه خیلی بزرگه!  فکر می کردم بچه وقتی بیاد و یکمی که بگذره و از حالت نوزادی خارج بشه، دیگه برای مامان و باباش عادی می شه. ولی الان می بینم دو سال گذشته و من همچنان مثل کسی که به تازگی بچه دار شده به تو نگاه می کنم. چپ و راست قربون صدقه ات می رم، تو رو به آغوش می کشم و می بوسم و بو می کنم و لذت می برم ... هر حرکت یا حرف جدیدت منو به وجد میاره. اینطور بگم دخترکم تو همیشه برای من دوست داشتنی و تازه هستی. همیشه برای من خوردنی و خواستنی هستی، در یک کلام تو : شادی بخش زندگی ما هستی. امسال ر...
8 شهريور 1393
1